روابط عمومی پاییز 91 عسلویه این وبلاگ توسط دانشجویان ترم پاییز 91 جامع علمی کاربردی عسلویه ایجاد گردیده سلام گرمی به همه همکلاسیهای خوبم چه اونایی که به وبلاگ سر میزنن چه اونایی که نه این چند ترم که با هم بودیم چه زود گذشت و جز خاطرات خوب چیزی نموند برامون . امیدوارم هر کدومتون هر جای ایران زمین هستید شاد و سلامت باشید استادای عزیزمون هر جا هستن موفق و سربلند باشند .
اینم از ترم اخر چه زود تموم شد اینگار همین دیروز بود واسه ثبت نام امدیم دانشگاه چه خوب چه بد همش خاطره موند برامون خیلیا که اصلا نیومدن کلاس خیلیا هم که یکیش خودم بودم اولین نفر تو کلاسا حاضر بودن و اولین نفر از کلاس میرفتن ههههههههه برا من مطالبی که اساتیدیا همکلاسیام در کلاس باز میکردن از مطالب درس شیرین تر و به یاد ماندنی تر بودن
در هر صورت آرزوی موفقیت و سر بلندی براتون دارم امیدوارم همیشه خنده بر لباتون باشه .
بازگشت بسوی اوست جناب حسین رفیعی در گذشت مادر گرامیتان را خدمت شما وآن خانواده محترم تسلیت عرض می نمائیم از طرف مدیریت وبلاگ وهمکلاسی های واحد روابط عمومی 91 همیشه مادر را به مداد تشبیه میکردم که با هر بار تراشیده شدن کوچک و کوچیک تر میشود ... ولی پدر ..... یک خودکار شکیل و زیباست که در ظاهر ابهتش را همیشه حفظ میکند.. خم به ابرو نمیاورد و خیلی سخت تر از این حرفهاست فقط هیچ کس نمیبیند و نمیداند که چقدر دیگر میتواند بنویسد.
روز مردبر همه شما مردان ایران زمین مبارک باد
سلامتی اون پسری که : 10 سالش بود باباش زد تو گوشش هیچی نگفت.. 20 سالش شد باباش زد تو گوشش هیچی نگفت .. 30 سالش شد باباش زد تو گوشش زد زیر گریه...!! باباش گفت چرا گریه میکنی ؟؟؟ گفت :اونوقتا دستت نمیلرزید ...! ازش پرسیدند:واسه روز پدرکادو چی میخری؟ گفت :یه شاخه گل... مسخرش کردند .گفتتند:مگه بابات دختره؟هه هه ...بچه ای تو .. روز پدر شد و پسرک شاخه گلی روی قبر پدرش گذاشت ...
آبی ترین دریایی ترین و آسمانی ترین تقدس زندگیمان
دستتان را بوسه می زنیم . روزتان مبارک آخرین مطالب پيوندها ![]() ![]() ![]()
![]()
|
|||||||||||||||||||
![]() |